با مداد رنگی روز آمدنت را نقاشی می کنم
و جاده های رفتنت را خط خطی!
کسی برای من مهم نیست
بیا غلط های زندگیم را به من بگو و زیر اشتباهاتم را خط بکش
بودنت مثل دریایی مرا در بر می گیرد
آن جا که تو هستی ما هی ها هم نمی توانند ترا ببینند
چه رسد به من
وقتی تو هستی شادم
شاده شاد
ونبودت پر از دلهره و تشویش
.....
کدام صبح می آیی؟
کدام چمدان مال توست؟
کدام دست ترا به من می رساند؟
بیا که درد دلم را فقط تو می فهمی
...
تو را هیچ گاه نمی توانم از زندگیم پاک کنم
چون تو پاک هستی
می توانم تو را خط خطی کنم
که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار شوی
بیا و اشتباهاتم را به من گوش زد کن
بیا که محتاج آغوش گرمت هستم
و حال آمدی و در آغوشت آروم آرومم
آرامش در کنار تو زیباست
دوست داشتنی ست
عشق است
زندگیست
...
..
.
باورت داشتم از روز نخست
آمدی تا باشی !
پر از شعر ٬
پر از همهمه بودی ٬
اما
هیچ حرفی نزدی !
پر از گفتنه٬ دلدادگی ات ٬
پر از زمزمه ی عشق به دریا شدنت ٬
باز حرفی نزدی و فقط خندیدی ...
خوبه من !
می فهمم از دو چشمت همه حرف های تو را ٬
بی کلام اینجا باش ٬
آخه اینجا بودن نیست محتاج صدا ٬
بودنت با دل من بی صدا هم زیباست !!!!!!!!!!!
.....
نظرات شما عزیزان: